کد مطلب:50543 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:162

روش تذکر











«تذكر» اعمال ذكر است، یعنی یاد آوردن و یادآور شدن آنچه انسان از آن در غفلت است، یا آن را به فراموشی سپرده است.[1] .

تذكر نعمتها و یاد منعم و خدایی كه در همه جا حاضر است و تمام ممالك وجود در تحت نظر او اداره می شود، بلكه همه ی عالم محضر اوست،[2] و یاد آوردن سرانجام زندگی، روشی نیكو در حراست آدمی از پلیدی و برانگیزنده به تلاش و درستی است.

ذكر آرد فكر را در اهتزار
ذكر را خورشید این افسرده ساز[3] .

پیام آوران الهی در تربیت خود، مردمان را متذكر نعمتها و مرحمتهای خداوند می كردند و آنان را متذكر محضر حق و حضور می كردند و از این راه به اصلاح مردمان می پرداختند، به بیان امیرمومنان علی (ع):

«فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیاءه، لیستادوهم میثاق فطرته و یذكروهم منسی نعمته.»[4] .

پس هر چند گاه پیامبرانی فرستاد و به وسیله ی آنان به بندگان هشدار داد تا حق میثاق فطرت بگزارند و نعمت فراموش كرده را به یاد آرند.

هر چه انسان در مراتب كمال بالاتر رود، تذكر او نسبت به هستی و خالق هستی بیشتر می شود و به مرتبه ای دست می یابد كه با هر چیز نسبتی برقرار می كند، تذكر نیز وجود دارد، به بیان امام علی (ع):

«المومن دائم الذكر.»[5] .

مومن پیوسته در یاد خداست.

امیرمومنان علی (ع) تربیت شدگان مدرسه ی پیامبر (ص) و پرواپیشگان را كه به مقاصد تربیت دست یافته اند، چنین توصیف كرده است:

[صفحه 353]

«یصبح و همه الذكر، یبیت حذرا و یصبح فرحا.»[6] .

بامداد می كند ذكر گویان، شب را به سر می برد ترسان و روز می كند شادمان.

پیشوای موحدان، علی (ع) در توصیف احوال اهل ذكر و آنان كه به اهداف تربیت ربانی واصل شده اند فرموده است:

«و ان للذكر لاهلا اخذوه من الدنیا بدلا فلم تشغلهم تجاره و لا بیع عنه، یقطعون به ایام الحیاه و یهتفون بالزواجر عن محارم الله، فی اسماع الغافلین و یامرون بالقسط و یاتمرون به و ینهون عن المنكر و یتناهون عنه، فكانما قطعوا الدنیا الی الاخره و هم فیها، فشاهدوا ما وراء ذلك، فكانما اطلعوا غیوب اهل البرزخ فی طول الاقامه فیه و حققت القیامه علیهم عداتها، فكشفوا غطاء ذلك لاهل الدنیا، حتی كانهم یرون ما لا یری الناس و یسمعون ما لا یسمعون.»[7] .

و همانا یاد خدا را مردمانی است كه آن یاد آنان را جایگزین جهان فانی است. نه كسب و كار سرگرمشان ساخته و نه خرید و فروش یاد خدا را از دل آنان انداخته. روزهای زندگی را بدان می گذرانند و نهی و منع خدا را- در آنچه حرام فرموده- به گوش بیخبران می خوانند. به داد فرمان می دهند و خود از روی داد كار می كنند و از كار زشت بازمی دارند و خود از زشتكاری به كنارند. گویی دنیا را سپری كرده و به آخرت درند و آنچه از پس دنیاست دیده اند و بر نهان برزخیان آگاهند كه چه مدتی است در آن به سر می برند و قیامت وعده هایش را برای آنان محقق داشته است و آنان برای مردم دنیا از آن پرده برداشته اند. گویی می بینند آن را كه مردم نمی بینند و می شنوند آن را كه مردم نمی شنوند.


صفحه 353.








  1. سیری در تربیت اسلامی ، ص 264.
  2. چهل حدیث، صص 12 -11.
  3. مثنوی معنوی، دفتر ششم، ص 905.
  4. نهج البلاغه، خطبه ی 1.
  5. شرح غررالحكم، ج 2، ص 84.
  6. نهج البلاغه، خطبه ی 193.
  7. همان، كلام 222.